نرم افزارهای متن باز ( و همچنین آزاد) مدتهای زیادیست که محبوبیت زیادی کسب کرده اند. چرا که طبیعت متن باز پیشرفت سریع تر پروژه را حاصل میشود. اما تصورات غلطی نیز وجود دارد که در ادامه به آن میپردازیم. ابتدا در مورد سیستم های متن بسته و طرفداران آنها :

" سیستم متن بسته ، سیستمی است که هیچ جزئی از آن را دسترسی نداریم. سیستمی مانند ویندوز. اگرچه مکینتاش عضوی از جامعه غیر آزاد به شمار می آید اما در اصل و در بنیان و اساس سیستم عاملی متن باز است . عده ای از طرفداران سیستم های متن بسته (و نه تمام آنها ) مدعی موارد زیر هستند :

1- محصولات ما قهرمانان داستان هستند (و بدون شک توضیحی برای این جمله ندارم :دی)

2- امنیت در سیستم ما بالاست (اگرچه ممکن است اینگونه باشد ولی در نهایت امنیتی که توسط کاربر سفارشی سازی نشود ارزشی نخواهد داشت)

و مسائل این چنینی "

اما سیستم های غیر آزاد (دقت کنید که یک سیستم عامل میتواند متن باز باشد ولی آزاد نباشد. مانند آندروید یا مکینتاش یا iOS ) که دسترسی به سورس آنها مقدور است ، موارد بالا را بهتر رعایت میکنند. حال ببینیم که چگونه میتوانیم از متن باز بودن سود تجاری کسب کنیم؟

1- جلوگیری نکردن از نسخه های رایگان:
این استراتژی توسط ردهت دنبال میشود و بدون شک استراتژی کاملی است. سنت او اس ، نمونه ای از ردهت تجاری است که توسط عده ای از گیک ها کاملا رایگان منتشر میشود ، سپس اکثر کسانی که نسخه رایگان را تست میکنند ترغیب به خرید نسخه تجاری میشوند . و این خود میتواند در جلب مشتری بسیار کارساز باشد (نظر به این که مجوز نشر ردهت GPL میباشد ، انتشار نسخه رایگان از روی نسخه های تجاری مانعی ندارد ).

2- حمایت از طرحهای اوپن سورس:
شرکت Apple یکی از پیشگامان حمایت از چنین طرحهایی است. بدون شک اگر اپل طرح کرنل داروین را رد می نمود ، اکنون نمیتوانست به چنین شهرتی برسد. اگرچه ممکن است عده ای نتایج کار خود را مانند این پروژه کاملا جداگانه عرضه کنند ، ولی باز هم نتایج به خود اپل باز میگردد. (لازم به ذکر است که مجوز نشر کرنل داروین که هسته OS X نیز به شمار میاید ، APSL یا Apple Public Source License است که FSF آن را تایید کرده و مجوزی آزاد به شمار می آید. همچنین این مجوز BSD Like بوده و شما در انتشار کدها مختارید)

3- تبلیغات :

گاهی اوقات تبلیغات توسط جوامع آزاد (علی الخصوص گنو) کاری غیر انسانی شمرده میشود. ولی جوامع آزاد دیگر (مانند BSD ) این کار را نه تنها بد نمیدانند، بلکه اعضای خود را به آن تشویق و ترغیب میکنند. برای مثال Apple نمونه بارزی از تبلیغات موثر است.

مهم ترین عنصر تبلیغی شما ، این است که "به نیاز ها توجه نکنید، نیاز آفرینی کنید" تا بتوانید سود عظیمی کسب کنید. همچنین باید توجه داشته باشید که "حداقل نمونه آزمایشی شما بهترین عملکرد را داشته باشد" . برای مثال تا بحال دیده نشده که یک iPhone یا iMac در کنفرانسهای اپل هنگ کند و این در صورتیست که در کنفرانسهای مایکروسافت هنگ کردن به وفور دیده شده است!

اگر سه اصل بالا را در نظر بگیرید، میتوانید در جامعه جهانی تکنولوژی ، سود عظیمی کسب کنید. همچنین نیازی به بستن کد نیست. چرا که اگر حداقل یک patent (حق اختراع) داشته باشید کسی به خود جرئت فورک کردن از سورسهای شما را نخواهد داد.

موفق باشید.