محمدرضا حقیری نوشت: ساتوشی ناکاموتو
میدونی این که کاملا ناشناس باشی چقدر خوبه؟ من که میگم خیلی. این که هیچ کس ندونه تو کی هستی. مثلا من؟ خب معلومه محمدرضا حقیری هستم. یه آدم عادی که سرش تو کار خودشه و داره زندگیش رو میکنه.
ولی دوست نداشتم انقدر شناس باشم. دوست نداشتم انقدر اسم و رسمم، سر زبونا بیفته. میدونی، آخه وقتی اسم و رسم پیدا میکنی، آدم الدنگ عوضی بیکارالدوله مفتخور پیدا میشه پا رو دمت بذاره (که اینجورجاها معمولا میگیم «با اون بازی نکن، اوکی؟!» ولی باز باهاش بازی میکنن. بابا بچه برو با مال خودت بازی کن! دِهَه!) و خلاصه زندگی رو چند صباحی زهرمارت میکنه.
از اونور آقامون، خانوممون، اصلا سرور و سالارمون ساتوشی؛ کی میدونه این بشر کیه؟ یکی میگه ایلان ماسکه، یکی میگه نه مکافیه، یکی میگه این اصلا فلانیه. حتی خیلیا میگن ممکنه اسم چند نفر آدم باشه. خلاصه که حواستون باشه به قضیه :)) ناشناسی خوب است.